دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نقاشی پشت شیشه و اجتماع از دیدگاه رضاخان 

هنرمند نقاشی پشت شیشه معتقد است که شرایط اجتماعی درخلق آثار هنری تأثیرگذار ست، اگرچه ظهور شیوه‌های جدید دلیل بر نابودی شیوه‌های سنتی نیست.
کد خبر : 308022

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، پدر معنوی نقاشی، نقاشی پشت شیشه است که نقشی بسیار پررنگ در شکوفایی این هنر داشته است. به نحوی که امروز بسیاری از افراد، نقاشی پشت شیشه و حتی موزه اختصاصی این هنر را با نام او می‌شناسند. با همین بهانه‌ در خصوص تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اجتماع بر هنر و به‌طور خاص نقاشی پشت شیشه گفتگویی با سعید رضاخان انجام شده که می‌خوانید:


*از نگاه شما اجتماع چه تأثیری بر هنر می‌گذارد؟


تصور انسان بدون ارتباط با جامعه کمی سخت است. به همین دلیل تأثیرپذیری و تأثیرگذاری این دو بر یکدیگر به خوبی ملموس است. از سوی دیگر هر فرد شرایط محیطی خاص خود را دارد. محیط خانوادگی، سطح تحصیلات، نوع تحصیلات، وضع درآمد، تفکرات و ... تمام این موارد بر روی موضوعات و نحوه کار یک هنرمند تأثیر مستقیم دارد. آثار کسی که در یک خانواده سنتی پرورش یافته و به فلسفه شرقی گرایش دارد؛با شخصی که با دیدگاه‌های غربی رشد کرده متفاوت است.
*با این تفاسیر شما معتقد هستید که از روی آثار می‌توانیم به شخصیت افراد پی ببریم؟


تا حدودی همین‌طور است. البته استثناهایی هم وجود دارد. چون موضوع بحث ما موجودی به نام انسان است که در شرایط متفاوت، زمان‌های مختلف و در مقابل محرک‌های گوناگون واکنش‌های متفاوتی را از خود نشان می‌دهد.
*چقدر از آثاری که امروزه به نمایش در می‌آید را می‌توان نمونه‌هایی از تأثیرات محیطی بر روی تفکر و آثار هنرمندان دانست؟


من به تعداد دفعات زیاد دیده‌ام افرادی که در خانواده‌های سنتی رشد یافته‌اند به نقاشی‌های ایرانی مانند گل و مرغ، نگارگری و... رو آورده‌اند. افراد بسیاری را هم دیده‌ام که به موسیقی رپ و هیپ‌هاپ و مواردی از این دست علاقه داشته‌اند، این افراد هم به نوعی نقاشی‌هایشان با شرایط فکری و روحی‌شان همخوانی داشته است.


کسانی که علاقه به موسیقی رپ دارند، نمی‌توانند روی گل و مرغ یا آثاری از این دست که کشیدنشان زمان زیادی نیاز دارد، کار کنند و حتی می‌شود گفت که از نقاشی‌های زمان‌بر گریزان هستند.
*در این میان نقش آموزش در نقاشی چه می‌شود؟


آموزش هم به نوعی تأثیر محیطی بر نقاشی محسوب می‌شود. البته به این مورد می‌توانیم از چند زاویه متفاوت نگاه کنیم. یک زمان هنرآموز در شرایط جبری قرار می‌گیرد. به این معنی که به یک محیط آموزشی وارد می‌شود و بنا به دلایلی مجبور است تا مدتی را با شیوه‌ای خاص طی کند. شاید آن شیوه خاص مدنظر او نباشد و حتی از آن گریزان باشد ولی به دلیل قرار گرفتن در آن محیط خود را با آن شرایط وفق می‌دهد و پیش می‌رود. در این حالت برای هنرآموز می‌توانیم عکس‌العمل‌های متفاوتی را در نظر بگیریم که از جمله آنها پس‌‌زدن آموزش و فاصله‌ گرفتن روحی یا فیزیکی از آن محیط، همراه شدن با جمع و گردن‌ نهادن بر آموزش‌های دیکته شده که به نوعی اشاره به نظریه الیزابت نوئل نیومن است، همراه شدن موقتی با آموزش و سپس فاصله گرفتن از آن پس از برداشته شدن اجبارها است.


از طرفی آموزش اصول پایه‌ای، برای یک هنرآموز لازم است، اگرچه متأسفانه امروز افراد زیادی را می‌بینیم که می‌گویند پیرو هنر مفهومی هستند. این افراد با شعارهای متفاوت از جمله هنر برای هنر وارد می‌شوند در صورتی که کمترین اطلاعاتی را در زمینه هنر ندارند و از آنجا که حوصله فراگیری طراحی را ندارند یا با سبک‌شناسی آشنایی ندارند آثارشان بسیار سطحی است.


فراگیری این چنین اصول پایه‌ای برای یک هنرآموز لازم است. اگر پیکاسو می‌آید و کوبیسم را پایه‌گذاری می‌کند؛ قبل از آن طراحی خود را کامل و به شیوه رئالیسم کار کرده و پس از این دوران، به یک سبک شخصی و مختص به خود رسیده است.
*آیا این تأثیر محیطی صرفاً مختص به زمان حال است؟


خیر، در تمام دوران دیده می‌شود. کسانی که روی دیواره غارهایی چون غار دوشه و غار میرملاس نقوشی را رقم زده‌اند؛ از محیط پیرامون خود تأثیر گرفته‌اند. همانطورکه قبل‌تر هم اشاره کردم انسان موجودی اجتماعی است که نسبت به محیط پیرامون خود واکنش‌هایی دارد و در این رابطه هم تأثیرپذیر است و هم تأثیرگذار.
*آیا این تنوعی که امروز در نقاشی پشت شیشه دیده می‌شود هم نشانه‌ای از بازخورد محیط بر هنرمندان شیشه‌نگار محسوب می‌شود؟


بله. بهصورت دقیق همین‌طور است که شما می‌فرمایید. به دلیل گسترش زندگی شهری و تنوع فرهنگی بالایی که بهوجود آمده، خرده فرهنگ‌های بسیاری در سطح جامعه ایجاد شده است. نگرش‌ها نسبت به پیرامون بسیار متفاوت است و به همین دلیل هم نمونه‌های قابل توجهی از افراد با اعتقاد و تفکر متفاوت و حتی متضاد به چشم می‌خورند. همین مسئله سبب شده تا تنوع بالایی در نقاشی پشت شیشه ایجاد شود. در حال حاضر هرکس گفتمان ویژه خود را در هنر دارد.
البته برخی افراد هم هستند که به سنت‌ها پایبند مانده‌اند و به شیوه پیشینیان نقاشی می‌کشند. اگر کمی در زندگی این افراد دقت کنیم ریشه‌های سنت را در زندگی آنها بهوضوح می‌بینیم. این مطلب نشان می‌دهد که هر گرایشی علاقه‌مند و مخاطب خاصّ خود را دارد.
*در حال حاضر افرادی هستند که با شیوه‌های تازه در نقاشی پشت شیشه مخالف هستند و بیشتر به سنت‌ها علاقه نشان می‌دهند و در این شرایط فقط به تبلیغ و ترویج شیوه‌های سنتی می‌پردازند. نظرتان در این باره چیست؟


به دلیل تنوع دیدگاه‌ها که در حال حاضر وجود دارد و بخشی از آن وامدار محیط پیرامونی است، شیوه‌های بسیار متفاوتی در نقاشی پشت شیشه ایجاد شده است. در این شرایط که کثرت بالایی در این هنر به‌وجود آمده برخی از افراد نگران هستند، البته من اینگونه افراد را به دو گروه تقسیم می‌کنم. نخست افرادی که به‌طور واقع نگران نابودی شیوه‌های سنتی هستند و گروه دوم افرادی که بیشتر نگران از رونق افتادن کار و اعتبار خودشان هستند، زیرا می‌ترسند با ظهور شیوه‌های نوین، آنها در حاشیه قرار بگیرند و فراموش شوند. البته در کل باید بگویم که هیچ جای نگرانی نیست. زیرا تنوع دیدگاه بسیار بالاست و هر شیوه مخاطبان خاص خود را دارد. در حال حاضر در کارگاهم آثار زیادی از افراد مختلف به دیوار آویخته شده است، آثاری که در تضاد با یکدیگر هستند اما نکته قابل توجه وجود مخاطب برای تمام آنها است.


کسانی که به کارگاهم می‌آیند در مقابل آثار مختلف عکس‌العمل‌های گوناگونی از خود نشان می‌دهند. ممکن است یک اثر مورد توجه یک نفر قرار بگیرد و از طرفی همان اثر از سوی شخصی دیگر نفی شود. به همین دلیل جای نگرانی وجود ندارد. در زمانی که رسانه تصویری هم ایجاد شد، خیلی از افراد نگران نابودی رسانه رادیو بودند، با این وجود رادیو به حیات خود ادامه داد و تا امروز هم فعال بوده است. در مورد نقاشی پشت شیشه هم به همین صورت است. ظهور شیوه‌های جدید دلیل بر نابودی شیوه‌های سنتی نیستند.
*آیا این احتمال وجود دارد که در آینده، اجتماع باعث حذف کامل شیوه‌های سنتی شود؟
هر گفتمانی در هنر دارای مخاطب خاص خودش است. با این وجود همان‌طور که در طبیعت دارای توالی هستیم، احتمال دارد که در نقاشی پشت شیشه نیز طی سالها توالی رخ دهد و سنت‌های موجود در نقاشی پشت شیشه برای مدتی دچار دوره نهفتگی شوند یا بهکلی به دست فراموشی سپرده شوند. همان‌گونه که هنر کاتاکومپ که در چند قرن اولیه ظهور دین مسیح به چشم می‌خورد با گذشت زمان رو به خاموشی نهاد.
*شما از یک سو به ادامه حیات نقاشی پشت شیشه به‌صورت سنتی اشاره می‌کنید و از طرف دیگر از توالی و تغییرات با گذشت زمان سخن می‌گویید و در آخر هم به نابودی آن اشاره می‌کنید. آیا این سه مورد با یکدیگر در تناقض نیستند؟


من حالات مختلف را گفتم. این که می‌تواند این حالات پیش بیایند اما مطلبی که حداقل طی ۵۰ سال آینده می‌توانم پیش‌بینی کنم وجود و حضور تمام دیدگاه‌ها است. با این وجود دو اتفاق دیگر نیز دور از ذهن نیستند.
*سخن آخر را بفرمایید


افرادی که درک صحیحی از محیط پیرامون دارند و جامعه خود را می‌شناسند، بهطور حتم موفق می‌شوند و با کمی تلاش نامشان در تاریخ ثبت می‌شود. در این میان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هنرمند و جامعه نیز بسیار مشهود است. به امید روزی که همه ما به این درک صحیح از جامعه و محیط پیرامون خود دست یابیم.


انتهای پیام/4031/خ


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
رضا
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۵
۰
ممنون از مصاحبه زیبای شما
مینا فرازمند
Iran (Islamic Republic of)
سه‌شنبه ۱۸ دی ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۶
۰
تا بحال از این منظر دقت نکرده بودم.
پیروزفر
Netherlands
چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۸
۰
نقاشی پشت شیشه ایران، حیات دوباره خود را مدیون آقای سعید رضاخان و گروه نقاشان پشت شیشه ایران است. برای این هنرمندان آرزوی موفقیت میکنم
پویا
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
جمعه ۲۱ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۰
۰
در عکس مصاحبه تابلوهای بسیار زیبایی هستند. آنجا کارگاه استاد رضاخان است؟
قالیشویی ادیب